در نود و هشتمین جلسه از سمینار های هفتگی که در روز سه شنبه مورخ 26 دی ماه 1391 در محل مرکز برگزار گردید مهندس عبید فرشید از پژوهشگران مرکز تحقیقات فرآوری مواد کاشی گر به مقایسه ماشینهای فلوتاسیون قدیمی با نوع امروزی آنها در سه بخش اندازه، توزیع زمان ماند و میزان ظرفیت حمل کف به ناو کنسانتره پرداختند.
ایشان در ادامه ی گزارش خود، مشکلات موجود در بخش رمقگیری مجتمع مس شهر بابک مورد بررسی قرار دادند و در مورد محدودیت های موجود در بهینه سازی این بخش مطالبی را عنوان کردند.
ظرفیت ماشینهای فلوتاسیون در طول حدود 60 سال اخیر رو به افزایش بوده است بطوری که در دهه 1960 حداکثرحجم ماشینهای فلوتاسیون مکانیکی2/8 متر مکعب بوده و در دهه ی اول قرن بیست و یکم ظرفیت آنها به 300 متر مکعب رسیده است. با کاهش تعداد سلولهای فلوتاسیون هم ماشینها بهتر کنترل میشوند، همچنین نیازهای تعمیراتی سادهتر میشود و هم در مساحت کارگاه و مصرف توان صرفه جویی میشود. این عوامل همگی انگیزه ساخت ماشینهای بزرگ فلوتاسیوناند. از آن جایی که هدف عمده در کارخانههای فرآوری، بخصوص جدایش فلوتاسیون، داشتن الگوی جریان پیستونی است، در نتیجه از یک سری سلولهای کنار هم استفاده میکنند. با بزرگ مقیاس کردن ماشینهای فلوتاسیون مکانیکی و طراحیهای مختلف تانک و همزن و سایر اجزای آن و نیز ایجاد الگوهای مختلف اختلاط در آنها، توزیع زمان ماند در آنها به سمت الگوی جریان پیستونی میباشد.
نحوه انتقال کف در ماشینهای کوچک مستطیلی شکل بسته به ظرفیت کف از یک یا دو طرف سلول و در نوع استوانهای آن به صورت محیطی بوده است. با افزایش اندازه آنها طراحیهای مختلفی از کانالهای جمع آوری کنسانتره انجام شده است که شامل نوع حلقوی مرکزی (Central donut launder)، داخلی (Internal launders)، شعاعی (Radial launders)، استفاده از ایجاد کنندههای ازدحام (Crowder)و … میباشد